به گزارش مجله خبری نگار، اکسیوس در گزارشی ادعایی جزئیاتی از این حمله را پیشگویی کرده است. به ادعای این رسانه، «انتظار میرود حمله ایران توسط شمار زیادی از پهپادها و موشکها انجام شود. ایران برای اجتناب از حمله تلافیجویانه اسرائیل، میخواهد حملات خود را از طریق گروههای نیابتیاش در عراق انجام دهد.»
به ادعای اکسیوس حمله دوباره ایران به اسرائیل پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام خواهد گرفت.
روزنامه نیویورکتایمز هم در گزارش مشابهی با اندکی تغییر نسبت به آکسیوس نوشت. این روزنامه در گزارشی که منبع آن را «سه مقام ایرانی» عنوان کرد، ادعای کرد که رهبر معظم انقلاب به شورایعالی امنیت ملی دستور داده است که برای حمله به اسرائیل آماده شود. این رسانه مدعی شده فرماندهان نظامی ایران در حال تهیه فهرستی از اهداف نظامی در داخل اسرائیل هستند، اما بهاحتمال زیاد این حملات پس از انتخابات آمریکا رخ خواهد داد، زیرا ایران نگران است که تشدید تنش در منطقه به نفع دونالد ترامپ باشد.
همزمان نیز رسانهها مدعی شدهاند که آستین وزیر دفاع آمریکا در گفتوگوی تلفنی با همتای اسرائیلی خود بر آمادگی کامل ایالات متحده در دفاع از نیروهایش و متحدین این کشور در سراسر خاورمیانه در برابر تهدیدات جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد. شبکه تلویزیونی «سیانان» مدعی شد اسرائیل در «سطح بالایی از آمادگی» برای حمله احتمالی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
راستیآزمایی ادعا در باب چرایی این ادعاها در مقطع کنونی چند هدفگذاری قابلتوجه است:
نخست آنکه طرح این ادعاها در آستانه انتخابات آمریکا با کلیدواژه انجام حمله پیش از انتخابات را میتوان ادامه همان دروغپردازی تبلیغاتی گذشته مبنی بر دخالت ایران در انتخابات مذکور دانست. باتوجهبه آنکه مسئله امنیت رژیم صهیونیستی یکی از مباحث مطرح در روند انتخابات آمریکاست، آنها که دروغشان مبنی بر دخالت سایبری و برهمزدن روند عادی انتخابات آمریکا با شکست مواجه شده اکنون برآنند تا با کلیدواژه حمله ایران قبل انتخابات سبک جدیدی از ادعای دخالت ایران در انتخابات را اجرایی سازند تا بهزعم خویش برای نامزد موردنظر خویش کسب رای نمایند. حلقه تکمیلی بهرهگیری از فضای رعب و وحشت برای کسب رای را میتوان در تشدید ادعاهای این روزهای کاخ سفید مبنی بر اعزام نیرو از کره شمالی به روسیه مشاهده کرد.
دوم آنکه هر زمان رژیم صهیونیستی در عرصه میدان با شکست مواجه میشود رسانههای غربی مسئولیت انحراف افکار عمومی از این شکستها را عهدهدار میشوند و در این میان برجستهسازی درگیری ایران و این رژیم از محورهای اصلی است. اکنون نیز وضعیت صهیونیستها در غزه و بهویژه در لبنان در برابر حزبالله «شکستخورده با تلفات سنگین» است؛ لذا حامیان غربی این رژیم با دو کلیدواژه «آتشبس» و «نزدیک بودن زمان حمله ایران» به دنبال انحراف افکار عمومی از این وضعیت بحرانی صهیونیستها هستند.
سوم آنکه تأکید رسانههای غربی مبنی بر معرفی عراق بهعنوان محور حمله ایران به رژیم صهیونیستی بیارتباط با ادعاهای روزهای گذشته آنها مبنی بر موفقبودن تجاوز این رژیم به حریم ایران و آنچه انهدام و آسیبدیدن سامانههای پدافندی ایران نیست. این حقیقتی است که جهانیان به آن اذعان دارند و آن اینکه، از یک سو نیروهای مقاومت منطقه مستقل هستند و هر عملیاتی علیه رژیم صهیونیستی را بهصورت مستقل انجام میدهند و از سوی دیگر ایران دارای چنان اقتداری است که نیازی به استفاده از خاک سایر کشورها و یا سایر نیروهای مقاومت برای پاسخگوکردن رژیم صهیونیستی یا هر متجاوز دیگری را ندارد و ایران را بارهاوبارها از جمله در وعده صادق ۱ و ۲ اثبات کرده است.
برایناساس میتوان گفت که ادعای رسانههای غربی مبنی بر اقدام از خاک عراق با نیروهای عراقی، ازیکطرف اقدامی است تا شکست رژیم صهیونیستی در مهار عملیاتهای موشکی و پهپادی سایر ارکان مقاومت را با نام ایران کمرنگ جلوه دهند و از طرف دیگر مهر تأییدی زده باشند بر ادعاهای واهی صهیونیستها در باب موفقیت تجاوز اخیرشان به ایران.
این رویکرد را در ادعاهای روزهای اخیر رسانههای غربی میتوان مشاهده کرد چنانکه شبکه فاکس نیوز در گزارشی نوشت در جریان حملههای تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران، چهار سامانه دفاع هوایی اس-۳۰۰ ساخت روسیه نابود شده است و ارتش اسرائیل سامانههای راداری که در هدایت این موشکها در حملات ایران علیه اسرائیل استفاده شده بودند را نیز مورد اصابت قرار داده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز با آنچه تحلیل تصاویر ماهوارهای که از سوی شرکت "پلنت لب" تهیه شده مینامد، مدعی شده حمله اسرائیل به پایگاه تولید موشکهای بالستیک و پرتاب موشکهای وابسته به سپاه پاسداران خسارت وارد کرده است.
رویترز نیز ادعا کرده دادههای ماهوارهای نشان میدهد دو ساختمان در تأسیسات خجیر که در زمینه ترکیب سوخت جامد برای موشکهای بالستیک فعالیت میکردهاند، ویران شدهاند.
نیویورکتایمز هم مدعی شده: دامنه و تلفات حمله اخیر اسرائیل به ایران آنقدر زیاد است که نمیتوان نادیده گرفت و عدم پاسخگویی به معنای پذیرش شکست است. سیانان نیز به نقل مدعی شده است که حملات اسرائیل برای تهران مشکلاتی ایجاد کرد، زیرا تواناییاش برای حمله و دفاع در برابر پاسخ اسرائیل را کاهش داد. تقارن طرح چنین ادعاهایی را با ادعای اعلام زمان و مکان حمله ایران به رژیم صهیونیستی را میتوان در چارچوب سناریوی قهرمانسازی از این رژیم و سرپوش نهادن بر ناکامی تجاوز این رژیم در برابر سامانه پدافندی بومی ایران ارزیابی مرد.
چهارم آنکه رفتارشناسی صهیونیستها و حامیان غربی آنها بیانگر وحشت فزاینده آنها از پاسخ ایران به هر تجاوزی است بهویژه اینکه وعده صادق ۲ آبروریزی بزرگی برای گنبد آهنین و پاتریوتها ثبت کرد و وعده صادق ۳ میتواند ویرانی تاد آمریکایی را نیز رقم زند.
اهداف چند طرح رسانهای غرب طراحی غربیها بر اساس خودداری ایران از پاسخدادن به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی استوار شده است چنانکه سران کاخ سفید، نخستوزیر و وزیر خارجه انگلیس، سران آلمان و فرانسه و اتحادیه اروپا، کلیدواژه مشترک ایران پاسخ ندهد را در سخنان خود تکرار کردهاند.
در این میان تأکید تهران مبنی بر پاسخگوکردن هر متجاوزی به حریم ایران شکست زودهنگام دیپلماسی غرب را آشکار ساخته است لذا، غرب که خود را متعهد به حمایت بیقیدوشرط از رژیم صهیونیستی میبیند و در این یک سال نیز قتلعام ۴۳ هزار فلسطینی و هزاران لبنانی را نادیده گرفته است، سناریوهای دیگری را برای متوقف سازی پاسخ انتقامی ایران در پیش گرفتهاند.
تشدید تحرکات برای آنچه «آتشبس در لبنان و غزه» مینامند درحالیکه صورت میگیرد که شرایط و مفاد آتشبس هیچ تناسبی با واقعیتهای میدانی ندارد و بیشتر شبیه «خرید زمان» است.
تأکید بر تجربه آثار تورمی و ارزی در داخل ایران در اثر التهابات منطقه و فضای جنگی هم باهدف تغییر اولویت تهران از پاسخگو سازی متجاوزان است.
همچنین، با طرح ادعاهای دروغینی همچون استفاده ایران از عراق برای پاسخ به رژیم صهیونیستی و آمادگی ایران برای حمله موشکی به پاکستان سعی در درگیرکردن ایران به تنشهای منطقهای دارند.
ادعای آگاهی از زمان و مکان حمله ایران به رژیم صهیونیستی نیز باهدف تأخیراندازی اجباری تهران از پاسخگویی برای اثباتنشدن ادعای غربیها مطرح میشود.
تکرار ادعای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران توسط آمریکا و اتحادیه اروپا هم در این چارچوب قابلارزیابی است.
در جمعبندی نهایی میتوان گفت که ادعای رسانههای غربی در باب زمان و مکان پاسخگویی ایران به رژیم صهیونیستی با هر هدفی که صورتگرفته باشد در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند و آن اینکه تهران در برابر هیچ متجاوزی کوتاه نخواهد آمد و پاسخ آن به تجاوز اخیر صهیونیستها قطعی و قاطع و سخت خواهد بود. پاسخی که زمان و مکان و نحوه اجرای آن نه بر اساس جنگ روانی غرب بلکه بر اساس تصمیمات تصمیمسازان ارشد کشور خواهد بود. ایران از چنان اقتدار تدافعی و تهاجمی برخوردار است که خود میتواند متجاوزان را پاسخگو کند و در این پاسخگو سازی نه تعلل میکند و نه در فضای احساسی تعجیل خواهد کرد.
تحولات آتی ابعاد جدیدی از اقتدار ایران را به رخ جهانیان خواهد کشید و بر همگان مشخص خواهد شد که تبعات ویرانگر پاسخ ایران برای رژیم صهیونیستی و حامیانش تا چه میزان خواهد بود.